شروین رمضانی/شهرآرانیوز، بعد از قهرمانی استقلال، فرهاد مجیدی سرمربیگری اتحاد کلبا را پذیرفت و حالا بزرگترین دغدغه قهرمان فوتبال ایران، یافتن جانشینی مناسب برای مربی بیشکست لیگ ۲۱ است.
هرچند اسامی مختلفی از استرا تا لوچسکو در کنار نام نکونام مطرح شده، اما به نظر میرسد جدیترین گزینه برای آجورلو، جواد نکونام، سرمربی موفق این سالهای فوتبال ایران است.
نکونام که سابقه بازی در استقلال را هم در کارنامه دارد، در نساجی به چند دهه ناکامی پایان داد و این تیم را لیگ برتری کرد. در فولاد هم علاوه بر قهرمانی در جام حذفی، در لیگ قهرمانان آسیا هم انصافا خوب کار کرده و نشان داده که در مربیگری هم مثل دوران بازی، حرف زیادی برای گفتن دارد. اما چرا نباید چنین شخصیتی پیشنهاد آجورلو و استقلال را بپذیرد؟
استقلال قهرمان شده و توقع هوادارانش به مراتب بالاتر از فصول گذشته است. حالا دیگر صرفا به هر شکلی نتیجه گرفتن، هواداران را راضی نخواهدکرد. با شناختی که از نکونام و فوتبال نسبتا بستهای که تیمهایش ارائه میکنند داریم، بعید نیست که این نخستین چالش نکو و استقلالیها باشد.
دوم اینکه به جدول فصل قبل نگاه کنید. خط تیره ناشی از بیشکستی که فصل قبل نماد بزرگی و عظمت قهرمانی استقلال بود، این فصل بزرگترین چالش اردوگاه آبیها خواهدبود. با اولین شکستی که این فصل برای استقلال رقم بخورد، مطمئنا بسیاری از علاقهمندان و منتقدان، نکو را با مجیدی مقایسه خواهندکرد و افتخار دیروز، حاشیهسازترین آیتم این فصل خواهدبود.
بدون شک فرهاد مجیدی تکتک این آیتمها را سنجید که رفت، پس وقتی معمار استقلال قهرمان خودش هم عطای حضور در تیم قهرمان را به لقایش میبخشد و به امارات میرود، چرا نکونام باید چنین چالشی را برای خود رقم بزند؟
جانشین مجیدی در شرایطی استقلال را میپذیرد که اگر پیروز شود، بسیاری خواهندگفت تیم مجیدی را در اختیار گرفته و به موفقیت دست یافته و اگر ببازد، میگویند تیم قهرمان را نابود کرد. مربی موفقی مثل نکونام که جای پای محکمی هم در فولاد و اهواز دارد، چرا باید در چنین شرایطی ریسک کند؟
در سالهای اخیر فارغ از برخی حواشی که همواره استقلال را اذیت کرده، نباید فراموش کنیم که باندبازیهای عجیب حول برخی پیشکسوتان استقلالی، هم در حواشی و نتایج بعضا بد موثر بودهاست.
در همین فصلی که منتهی به قهرمانی استقلال شد، شاهد بودیم که بارها و بارها در خصوص مسائل مختلف، برخی اکانتها در فضای مجازی به صورت هماهنگ علیه مجیدی و تیمش اقدام به انتشار مطالب مختلف میکردند. اتفاقی که البته در سالهای قبل هم بارها و بارها رخ دادهبود، این فصل شدیدتر از همیشه به وقوع پیوست. شاید چون تیم مجیدی موفق بود، شاید چون شخصیت مجیدی و رفتارهایش عجیب بود.
نباید فراموش کرد که رابطه بد نکونام و قلعهنویی قطعا در این ماجرا نقش تعیین کنندهای خواهدداشت. به جز ماجراهای با محوریت ایمان موسوی، بازیکن اسبق استقلال، حتی در سالهای اخیر هم شاهد بودیم که نکو و قلعهنویی به هیچ وجه علاقهای به ترمیم رابطه خود ندارند و از هر فرصتی برای متلک به هم استفاده میکنند.
به هر حال واقعیت این است که در فصل آتی، این بار علاوه بر سرمربی اسبق استقلال و باند هوادارانش در مجازی، باندهای دیگری نیز تشکیل خواهدشد که خیلی دوست ندارند استقلال با فردی جز مربی محبوبشان قهرمانی را به دست آورد.
این موضوع در نهایت می تواند منجر به حاشیه سازی برای تیم نکونام شود. با این تفاسیر شاید بهتر باشد که نکونام برای رسیدن به نیمکت استقلال، مدتی صبر کند. هرچند رابطه خوبی با اجورلو دارد، هرچند سردار قول بستن استقلالی بی نقص و پرستاره را به وی داده باشد.
با مرور همه چالشهای احتمالی فصل آینده استقلال، به این نتیجه میرسیم که بهترین گزینه برای مدافع عنوان قهرمانی، یک مربی خارجی است و بس. مربی خارجی بدون توجه به حواشی گذشته و باندهای مجازی کارش را آغاز می کند و طبیعتا فشار کمتری را متحمل خواهدشد.
مربی خارجی به واسطه ناشناختهتر بودن برای فوتبال ایران، به مراتب فرصت بیشتری از سوی سکوها کسب میکند. چه نکونام، چه رحمتی، چه عنایتی و هر کس دیگری، به هر حال یک نقطه تاریک، یک نقطه خاکستری در کارنامه دارند تا منتقدان و مخالفان به آنها بپردازند.
نباید فراموش کرد که بخش اعظم هواداران استقلال هم چنین چیزی میخواهند. حالا که تیمهای پایتخت با حضور در بورس پولدارتر از قبل شدهاند، چرا برای حفظ عنوان قهرمانی، مدیران استقلال از یک مربی کاربلد خارجی باید در چنین شرایطی بگذرند؟